یاس فان

آموزشی علمی هنری

فروش ویژه محصولات معتبر محصولات معتبر
سلامت

تکنیک های روانشناسی جرات داشتن و دل به دریا زدن

عکس, تکنیک های روانشناسی جرات داشتن و دل به دریا زدن

دل به دریا زدن یعنی اینکه ما بتوانیم جرات و جسارت داشته باشیم کاری را شروع کنیم.  این ضرب المثل را زمانی استفاده می کنند که کسی فکرهایش را برای انجام کاری روی هم گذاشته و تا جایی که می توانسته تلاش خود را کرده است اما دیگر نتیجه را به خدا می سپارد و دلش را به دریای بزرگی وصل می کند که بر هر چیزی قادر و تواناست. حال ما چگونه جرات پیدا کنیم ؟

تکنیک هایی برای جرات ورزی

مه آلود کردن (Fogging) :درصورتی که دیگران به شیوه های بازی دادن یا پرخاشگرانه رفتار می کنند، مه آلود کردن یک فنِ سودمند است. به جای اینکه شما هم بحث کنید.در مه آلود کردن هدفتان این است که یک پاسخ حداقلی و آرام بدهید، بطوری که از جملاتی استفاده کنید که دفاعی نیست ولی آشتی دهنده هستند و همزمان با خواسته های فرد مقابل نیز موافق نیستند.مه آلود کردن یعنی موافق بودن با هرگونه حقیقتی که می تواند در جملات باشد، حتی اگر انتقادی باشند.وقتی به شیوه های منتظره پاسخ ندهید، یعنی به شیوه های دفاعی یا جدلی پاسخ ندهید، شخص مقابل از مقابله و بحث منصرف می شود چرا که به تاثیر مطلوب خود دست نیافته است. وقتی فضای مکالمه شدت و تنش خود را از دست داد، می تواند بطور معقول تری بحث کرد.به این دلیل به این فن مه آلود کردن می گوییم که فرد مثل یک “دیواری از مه” رفتار می کند که جدل ها به درون آن پرت می شوند اما باز نمی گردند.

یک مثال

“به نظرت الان ساعت چند است؟ تقریبا نیم ساعت دیر رسیدی، خسته شدم از بس که همیشه مرا ناامید می کنی.”

پاسخ مه آلود:

“درسته، من دیرتر از آنچه انتظار داشتم رسیدم و می بینم که این کار من تو را ناراحت کرده است.”

“ناراحت؟ معلومه ناراحتم، خیلی منتظرت شدم. واقعا باید بیشتر به بقیه فکر کنی.”

پاسخ مه آلود:

“درسته، نگران بودم که نیم ساعت منتظرت بگذارم.”

“خب چرا دیر آمدی؟”

روش پافشاری (Stuck Record)

این روش یعنی چیزی که می خواهید را بارها و بارها تکرار کنید، بدون اینکه لحن صدای خود را بالا ببرید، عصبانی شوید، ناراحت شوید، یا با مسائل جانبی درگیر شوید.

مثال

تصور کنید که جنسی که معیوب است را به یک فروشگاه پس فرستاده اید. مکالمه می تواند اینگونه پیش برود:

“من هفته پیش این کفش ها را خریدم و پاشنه هایش کنده شده اند. لطفا پول مرا پس بدهید.”

“به نظر می رسد خیلی فرسوده شده اند و این کفش ها برای استفاده های معمول و روزمره ساخته نشده اند.”

پاسخ با تکنیک پافشاری:

“من فقط یک هفته آنها را داشته ام و معیوب هستند. لطفا هزینه ام را برگردانید.”

“نمی توانید انتظار داشته باشید که من بعد از خراب کردن کفش ها پول شما را پس بدهم.”

پاسخ

“فقط بعد از یک هفته پاشنه هایش در رفتند و من درخواست دارم پولم را پس بدهید.”

و همینطور مکالمه پیش می رود. . . .

تکرار مداوم درخواست این اطمینان را می دهد که بحث به انحراف کشیده نمی شود و به بحثی نامربوط تبدیل نمی شود. کلید این روش این است که آرام بمانید، درمورد چیزی که می خواهید خیلی روشن باشید، سر اصل مطلب بمانید و تسلیم نشوید.

تنها درصورتی مصالحه را بپذیرید که نتیجه شما را خوشحال کرده باشد.

پرس و جوی مثبت

پرس و جوی مثبت یک فن ساده برای برخورد با نظرات مثبت دیگران مانند تحسین و ستایش است.

افراد اغلب در پاسخ دادن به تحسین ها و ستایش دیگران به مشکل بر می خورند، بویژه آنهایی که عزت نفس پایین دارند و احساس بی کفایتی می کنند یا اینکه وقتی نظرات مثبت دیگران توجیه شده نیستند. مهم است که هر وقت مناسب باشد به دیگران بازخورد مثبت بدهید، اما ارائه واکنشی مناسب درحین دریافتِ بازخورد مثبت نیز ضروری است.

برای اینکه جزئیات بیشتری درمورد تحسین یا ستایش دیگران بفهمیم و با آن موافق شویم، از فن پرس و جوی مثبت استفاده می شود.

مثال

فرستنده:

“غذای امشب خیلی عالی و خوشمزه بود!”

دریافت کننده:

“ممنونم. بله خوب بود. دقیقا از کدام بخش غذا خوشتان آمد؟”

این نوع پاسخ با پاسخ منفعلانه که در زیر یک نمونه می آید تفاوت دارد:

“کار سختی نبود” یا “یک دستور پخت معمولی داشت”

پرس و جوی منفی

نقطه مقابل پرس و جوی مثبتف پرس و جوی منفی است. پرس و جوی منفی راهی برای پاسخ دادن به جملات منفی مانند انتقادات است.

برخورد با انتقادات می تواند سخت باشد، به یاد داشته باشید که هرگونه انتقادی که دریافت می کنیم فقط نظر شخص مقابل ماست. برای اینکه بیشتر درمورد نظرات انتقادی بفهمیم از پرس و جوی منفی استفاده می کنیم، و یک روش جایگزین خوب برای پاسخ های پرخاشگرانه و خشمگینانه به انتقاد است.

مثال

فرستنده:

“غذای شما غیرقابل خوردن بود، اصلا یادم نمی آید چنین غذای اقتضاحی خورده باشم.”

دریافت کننده:

“بهترین غذایی که می توانم بپزم نبود، ولی دقیقا با چه چیزی درمورد آن مشکل داشتید؟”

این نوع پاسخ با پاسخ های پرخاشگرانه که دو نمونه از آن در زیر می آید فرق دارد:

“چطور جرات می کنی، کل عصر را داشتم غذا می پختم” یا “این آخرین باری است که برایت غذا می پزم.”

بیاموزید که درمورد پاسخ های خود و نحوه رفتار خود هنگام ارتباط با دیگران فکر کنید.

بسیاری از افراد بخاطر واکنش های تکانشی و بدون تفکر و آگاه نبودن به اصول و تکنیک های رفتاری مناسب بعد از مدتی برای انجام آن رفتار دچار پشیمانی می شوند و فرصت ارتباط بیشتر را از دست می دهند. بااستفاده از تکنیک هایی که برای بهبود جرات ورزی شما طراحی شده اند، خواهید دید که تعاملات بین فردی و ارتباطات شما بطور کلی مثبت تر می شوند.

مطالب مشابه
فروش ویژه محصولات معتبر محصولات معتبر